دلم تنگ است و این شبها یقین دارم که میدانی
صدای غربت غم را از احساسم تو میخوانی
شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین
ببار ای ابر پاییزی که دردم را تو میدانی
میان برزخ عشقت پریشان و گرفتارم
چرا ای مرکب عشقم چنین آهسته میرانی؟
[ پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:, ] [ 12:42 ] [ Amir ]
[