امشب به سوگ ارزوهایم نشسته ام ودر غم نبودنت اشک فراق میریزم.
امشب شمع حسرت ارزوهای برباد رفته ام ذره ذره اب میشود.
امشب برای مرگ رویاهایم لباس سیاه پوشیده ام.
کاش کسی برای تسلی می امد.
کاش تو بودی و دلداریم میدادی.
ودفتر نانوشته ی فرداهایم را ورق میزدی.
اما افسوس که...
[ دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, ] [ 23:7 ] [ Amir ]
[