ای بهترینم...
دلم می خواست برای یک بار دیگر هم که شده دستهای
مهربانت رابه امانت برروی شانه هایم بگذاری تا گرمی داشتن
تکیه گاهی مهربان راحس کنم .
صدای قدم هایت راکه میشنوم تمام صداها درنظرم پوچ و بی معنا
جلوه می کنند .
ای بهتریم....
تمام لحظاتم درسکوت روزهای زندگی ودرتاریکی
شبهای بی کسی ام ازتوسخن می گویم .
تمام لحظات دلتنگی ام بهانه ی تورامیگیرند
برای امدنت لحظه ها نیز لحظه شماری میکنند
برای دیدن دوباره ات دیدگانم بی تابند